مشروعیت خلافت ابوبکر
اثبات ولايت اميرمؤمنان عليه السلام از کتابهاي اهل سنت، هدف اصلي ما بود؛ اما اين کار زماني کامل ميشود که بطلان خلافت خلفاي سه گانه نيز از کتابهاي اهل سنت ثابت شود. در اين بخش به اين مهم خواهيم پرداخت.
آيا نصي و حديثي در خلافت ابوبكر وارد شده؟
با قاطعيت تحدي ميکنيم که هيچ دليلي از قرآن و سنت صحيح رسول خدا صلي الله عليه وآله؛ حتي از کتابهاي اهل سنت براي مشروعيت خلافت ابوبکر، عمر و عثمان وجود ندارد؛ چنانچه در صحيح بخاري آمده است که عمر بن خطاب در زمان احتضارش گفت:
إِنْ أَسْتَخْلِفْ فَقَدْ اسْتَخْلَفَ مَنْ هُوَ خَيْرٌ مِنِّي أَبُو بَكْرٍ وَإِنْ أَتْرُكْ فَقَدْ تَرَكَ مَنْ هُوَ خَيْرٌ مِنِّي رَسُولُ اللَّهِ (ص).
اگر جانشين انتخاب كنم كاري كرده ام كه كسي كه از من بهتر بود يعني ابو بكر انجام داده است. واگر ترك كنم به درستي كاري كردم كه كسي كه بهتر از من بود يعني رسول خدا صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ترك كرده نموده است.
صحيح البخاري / ج 9 / ص 81
تفتازاني از بزرگترين دانشمندان علم کلام اهل سنت تصريح کرده است:
والنص منتف في حق أبي بكر.
هيچ نصي (دليل قرآني و روائي) در باره خلافت ابوبکر وجود ندارد.
شرح المقاصد / ج 2 / ص 281
آيا اجماع بر خلافت ابوبكر منعقد شده؟
علماي اهل سنت وقتي ديدهاند که نصي براي اثبات خلافت ابوبکر نيست، به اجماع پناه بردهاند و ادعا نمودهاند که صحابه با اجماع او را انتخاب کردهاند؛ در حالي اين که ادعا نيز با صحيحترين روايات اهل سنت سازگار نيست؛ چنانچه بخاري در صحيح خود نقل کرده است که عمر بن خطاب سخنراني کرد و گفت:
كَانَتْ بَيْعَةُ أَبِي بَكْرٍ فَلْتَةً... وَلَكِنَّ اللَّهَ وَقَى شَرَّهَا.
بیعت ابوبکر ناگهانی بود ... اما خداوند آن را بخیر گذراند
صحيح البخارى / ج 8 / ص 168
قرطبي از بزرگترين مفسران اهل سنت تصريح کرده است که عمر به تنهايي ابوبکر را انتخاب کرد و هيچ اجماعي در کار نبوده است:
فإن عقدها واحد من أهل الحلّ والعقد فذلك ثابت... ودليلنا: أنّ عمرعقد البيعة لأبي بكر ولم ينكر أحد من الصحابة ذلك.
اگر خلافت توسط يکي از اهل حلّ و عقد شکل گرفت خلافت ثابت ميگردد.... دليل ما براي اين مدعا اين است که: عمر به تنهايي براي ابوبکر بيعت گرفت و هيچکدام از صحابه منکر نشدند.
تفسير القرطبي ج 1 ص 269.
همچنين بخاري در صحيح خود از زبان عمر بن خطاب نقل کرده است که تمام انصار و نيز علي بن أبي طالب عليه السلام، زبير بن عوام و تمام طرفداران آنها با خلافت ابوبکر مخالف بودند:
أَنَّ الأَنْصَارَ خَالَفُونَا وَاجْتَمَعُوا بِأَسْرِهِمْ فِي سَقِيفَةِ بَنِي سَاعِدَةَ، وَخَالَفَ عَنَّا عَلِيٌّ وَالزُّبَيْرُ وَمَنْ مَعَهُمَا...
تمامي انصار با ما مخالفت كردند و در سقيفه بني ساعده جمع شدند، و نيز علي (عليه السلام) و زبير و كساني كه همراه آنها بودند، با ما مخالفت كردند.
صحيح البخارى / ج 8 / ص 168
و ابن تيميه، در منهاج السنۀ مينويسد:
وكان أكثر بني عبد مناف ـ من بني أمية وبني هاشم وغيرهم ـ لهم ميل قوي إلى عليّ بن أبي طالب يختارون ولايته.
بيشتر بني عبد مناف ـ از بني اميه و بني هاشم و ساير قبايل ـ علاقه فراواني داشتند که خلافت علي بن ابي طالب را بپذرند.
منهاج السنة ج 7 ص 47.
و طبري و ابن أثير در تاريخ شان نقل کردهاند که تمام انصار و يا بعضي از آنها گفتند که ما تنها با علي بن أبي طالب عليه السلام بيعت ميکنيم:
فقالت الأنصار أو بعض الأنصار: لا نبايع إلاّ عليّاً.
الكامل / ج 2 / ص 187
تاريخ الطبري / ج 3 / ص 202
و ابن حزم اندلسي در باره اجماعي که علي بن أبي طالب عليه السلام آن را قبول نداشته باشد، گفته است:
ولعنة اللّه على كلّ إجماع يخرج عنه على بن أبى طالب ومن بحضرته من الصحابة.
لعنت خداوند بر هر اجماعي که علي بن ابي طالب عليه السلام و اصحابي که در محضرش هستند در آن جمع حضور نداشته باشند.
المحلى / ج 8 / ص 398
---------------------
نا گفته نماند که این تنها بحث علمی می باشد و همچنان اهل سنت را عزیزان و برادران خود میدانیم و هیچ قصد اهانت به مقدسات آن ها را نداریم.
موضوعات مرتبط: دفاع از حریم تشیع